حال خوب



فکر میکردم امروز میرن خونه رو ببینن:/ اما خوب انگار حوصله/وقت/. نداشتن! ماه رمضون جان امسالُ بیشتر دوست دارم، آخه احساس میکنم واقعا به خودم مسلطم*_* 


امروز میخواستم بهشون بگم، رفقااا من رفتنی‌امم:( اما میدونم براشون مهم نیست، برای همین نگفتم، حالا چند ماه دیگه میفهمن، وقتی داشتن باهم شوخی میکردن یه حسادت و دلتنگی اومد توی وجودم:/

بزار زندگی جدیدم شروع بشه، اونجا جدا دوست پیدا میکنم! قوللللل میدم، قول میدم همه چیزُ عوض کنم:) قول میدم منم با دوستام شوخی کنم:) قول میدم از این پیله‌ایی که ناخواسته دور خودم پیچیدم بیام بیرررووون!

اما میدونم هیچکی دیگه برای من سین، واو، ی نمیشه! 

امروز داشتن باهم دعوا میکردن یهو ی به من گفت، اینا دیوانه‌ هستن ببینشون:))) 

فقط لبخند زدم:) 


بگم من رفتنی‌ام؟ 

اصلا مهمه؟

چرا براشون مهم نیست؟

چرا اینقدر دیر کشفشون کردم؟ 

چرا هیچوقت زبون باز نکردم؟

چراااا؟


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

Pamela معرفي تکنولوژي هاي روز دنيا آی تو نیوز مجتمع مسکونی انارستان شاپرک سپید پهله Chelsea اجتماع آسمانی سجاد جدید Jason